لیست ضرب المثل های حرف ت به همراه معنی

به گزارش مجله وتورلد، تا نباشد چیزکی مردم نگویند چیزها، تخم دو زرده کردن، تا تنور گرمه نون و بچسبون، ترس برادر مرگ است، تر و خشک با هم سوختن و ... بخشی از زیباترین ضرب المثل های فارسی و ایرانی است که با حرف ت آغاز می شوند. با داستان، طرز استفاده و معنی این ضرب المثل ها همراه خبرنگاران باشید.

لیست ضرب المثل های حرف ت به همراه معنی

از وبسایت ویکی پدیا دیدن نمایید.

فهرست انواع ضرب المثل که با حرف ت شروع می گردند

  • تا بوده چنین بوده

از گذشته تا حال وضع به همین منوال بوده.

  • تا تنور داغ است

تا فرصت هست و موقعیت مناسب وجود دارد باید از آن استفاده کرد.

  • تا چشم بر هم زنی

در مدت زمان خیلی کوتاه، فوری و زود.

  • تا ریشه در آب است امید ثمری هست

هیچ گاه نباید ناامید شد همواره روزنه امیدی وجود دارد.

  • تا کور شود هر آنکه نتواند دید

خطاب به آدم حسود یا پیام برنده به حسود.

  • تا گوساله گاو شود، دل صاحبش آب شود

اشاره به انتظاری سخت و طولانی جهت رسیدن به نتیجه مطلوب.

  • تا نباشد چیزکی مردم نگویند چیزها

با اینکه خبر از دهانی به دهان دیگر عظیم می شود، اما به هر حال در ابتدا نکته ای هر چند کوچک وجود داشته است.

  • تا یار که را خواهد و میلش به که باشد

باید دید قسمت چیت و طالع و شانس در چه حد است.

  • تب تند زود عرق می کنه

علاقه شدید در خصوص کاری یا نسبت به چیزی و کسی که که معمولاً به همان اندازه هم زود از بین می رود.

  • تحفه نطنز

اصطلاحاً به چیز و حتی به شخص بی مقدار کم ارزش می گویند.

  • تخم دو زرده کردن

کنایه از کسی که کار کوچکی را عظیم جلوه داده است.

  • تخم مرغ به چانه بستن

پر حرفی، ورّاجی.

  • تخم مرغ سارق شتر سارق می شود

سارقی کوچک و بی اهمیت آخرش به سارقی عظیم و رسوا نماینده منجر می شود.

  • تخم نابسم الله

اشاره به یچه یا آدم شرور و شیطان و پرآزار.

  • تدبیر دگر باشد و تقدیر دگر

تدبیر و چاره جویی انسان در برابر تقدیر و سرنوشتی که از سوی خداوند رقم خورده هیچ است و قدرت مقابله با آن ندارد و همان خواهد شد که خدا خواهد.

  • ترحم بر پلنگ تیز دندان- ستم کری بود بر گوسفندان

رحم وشفقت نسبت به ظالم، ستم بر مظلوم است.

  • ترس برادر مرگ است

مساوی دانسات ترس و مرگ؛ و چه بسا که ترس به دلیل تکرار و استمرار بدتر از مرگ باشد.

  • ترش کردن

ناراحت شدن.

  • ترشی نخوری یک چیزی می شی

به طعنه مسخره به کسی می گویند که تا حدی چیزی را بلد است و از آن سر در می آورد.

  • ترک عادت موجب مرض است

کنار گذاشتن عادت ها کار بسیار مسئله ای است و موجب ناراحتی و آزار شخص و یا حتی بیماری روحی یا جسمی او می شود.

  • ترمز بریدن

دور برداشتن و عدم خودداری در امری.

  • تر و خشک با هم سوختن

هنگامی که مقصر و بی تقصیر، گناهکار و بی گناه همه با هم مجازات شوند.

  • تره به تخمش می ره حسنی به باباش

نسبت دادن بچه به پدر که غالباً در خصوص کارهای زشتِ بچه گفته می شود.

  • تره خرد نکردن

اعتنا نکردن و ارزش و اهمیت ندادن به کسی.

  • تعارف آمد نیامد دارد

تعارف باید سنجیده و حساب شده باشد؛ زیرا ممکن است طرف مقابل آن را بپذیرد و شخص گرفتار و پشیمان شود.

  • تعارف شاه عبدالعظیمی

تعارف زبانی و ظاهری نه از ته دل.

  • تف سر بالا

عیب گویی و بد گفتن از متعلقان و منتسبان خود که به خود شخص بر می شود.

  • تکه عظیمش گوشش است

تهدید و ضرب و جرح یا دچار ساانحه شدن طوری که عظیم ترین عضو گوشش باشد.

  • تکیه بر جای عظیمان نتوان زد به گزاف

بی حساب و بدون رنج و زحمت نمی توان به عظیمی رسید.

  • تند رفتن

مبالغه و زیاده روی کردن.

  • تنبل نرو به سایه سایه خودش می آیه

در تمسخر آدم سست و بی حالی که منتظر است همه چیز برایش حاضر و آماده شود.

  • تن را چرب کردن

خود را برای دعوا و کتک خوردن آماده کردن.

  • تنش می خارد

اشاره به کسی که هوس کتک خوردن نموده باشد.

  • تو آن ور جوی، من این ور جوی

جدایی از یکدیگر و قطع رابطه، از هم سوا شدن و کاری به کار یکدیگر نداشتن.

  • تا بگی ف می گم فرحزاد

کسی که بخواهد از هوش و فراست خود تعریف کند.

  • توبه گرگ مرگ است

کسی که پیوسته توبه کند اما آن را بشکند و نتواند دست از عادت زشت خود بردارد.

  • توپش پُره

خیلی شاکی و عصبانی است.

  • تو حرف دویدن

داخل حرف دیگران شدن و قطع کردن سخن گوینده به خاطر حرف خود.

  • تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل

نمود و اشاره مختصری به موضوع که از آن بتوان به مطالب و معانی فراوانی پی برد.

  • تو دعوا نان و حلوا خیرات نمی نمایند

در بین دعوا و شلوغی کسی به فکر رعایت چیزی نسیت.

  • تو را چه کار با این و آن، نونت را بخور خرت را بران

سرت به کار خودت باشد و به کار دیگران دخالت نکن.

  • توزرد در آمد

طرف مورد نظر بی لیاقت و ناجور و بدرد نخور از آب در آمد.

  • تو شیشه اش هم بکنی نم خودش را پس می دهد

بیشتر منظور زن بی عفت است که محدودیت و سخت گیری در خصوصش فایده ای ندارد.

  • تو قوطی هیچ عطاری پیدا نمی شه

مطلب و سخن ناشنیده و غیر قابل قبول.

  • تو کوک کسی رفتن

در بحر کسی رفتن و حواس خود را معطوف او کردن.

  • تو که لالایی بلدی چرا خوابت نمی ره

خطاب به نصیحت گو و صاحب نظری که خودش به می گوید عمل نمی کند.

  • تو مو می بینی و من پیچش مو

خطاب به آدم بی تجربه و ناپخته که سطحی و ظاهری با چیزی یا موضوعی برخورد نموده و عمیق و موشکافانه آن را آنالیز نمی کند.

  • تو هفت آسمان یک خبرنگاران نداشتن

کنایه از بد شانس و بی چاره و بی پول.

  • توی پایه کسی کردن

گول زدن و مغبون ساختن کسی در معامله.

  • توی پول غلت می خوره

اشاره به آدم بسیار ثروتمند و پول دار.

  • توی دل ریختن

مشکل یا غصه و ناراحتی را درون خود نگه داشت و تحمل کردن و به رو نیاوردن.

  • توی ذوق کسی زدن

ایراد دریافت و حقیر کردن کار یا رفتار کسی به طوری که از شور و شوق بیفتد.

  • تیر به سنگ خوردن

بی نتیجه ماندن کار و به مقصود و منظور نرسیدن.

  • تیری در تاریکی انداختن

شانسی و با حدس و گمان کاری انجام دادن.

  • تیشه به ریشه زدن

از هستی ساقط کردن، چیزی را از بیخ و بُن از بین بردن.

  • تیغ زدن

پول یا چیز مفت از کسی دریافت، گوش بُری.

  • تیمم باطل است آنجا که آب است

فرع در مقابل اصل، نامرغوب در مقابل مرغوب و هر چیز پست و بی ارزشی در برابر نوع عالی و آن به حساب نیامده و بی رونق و بی قدار خواهد بود.

لیست سایر ضرب المثل ها به ترتیب حروف الفبا:

الف ب پ ت ث ج چ ح خ د ذ
ر ز س ش ص ض ط ظ ع غ ف
ق ک گ ل م ن و ه ی

گروه سرگرمی خبرنگاران

منبع: setare.com
انتشار: 3 اسفند 1399 بروزرسانی: 3 اسفند 1399 گردآورنده: vetworld.ir شناسه مطلب: 1483

به "لیست ضرب المثل های حرف ت به همراه معنی" امتیاز دهید

امتیاز دهید:

دیدگاه های مرتبط با "لیست ضرب المثل های حرف ت به همراه معنی"

* نظرتان را در مورد این مقاله با ما درمیان بگذارید